خواستم دیگه نبینمت ،چشمامو رو همه چی بستم بعد با خودم گفتم به خاطر چی این کار رو کردم به خاطر کی این کار رو کردم؟
خواستم چشمامو باز کنم ولی دیگه دیر شده بود همه چی تموم شده بود دیگه راه برگشتی وجود نداشت!
تگ ها ←
جمعه 27 تير 1393برچسب:دلنوشته, • 18:3 • mahta farzamnia •